ما فقط عاشق کتاب خواندن نیستیم. ما دوست داریم در مورد آنها صحبت کنیم. ما از دنبال کنندگان فیس بوک خود خواسته ایم به چند سوال پاسخ دهند: چه زمانی عاشق مطالعه شدند؟ چرا؟ مورد علاقه آنها در مورد کتاب چیست؟
پاسخ هایی که دریافت کردیم خواندنی بود. برخی مانند من از قبل از اینکه حتی بدانند خواندن را دوست داشتند. دیگران بعداً در زندگی از این سرگرمی قدردانی کردند. می توانستم با بسیاری از خاطرات مشترک ارتباط برقرار کنم. ماجراجویی داشتن اولین کارت کتابخانه ام. ناامیدی از اینکه پدر و مادرم مدام به من می گویند که از مطالعه "یک استراحت کوتاه" کرده و "بیرون برو". احساس فوقالعاده شادابی که هر روز که به خواندن یک کتاب میپردازم همچنان تجربه میکنم
چه در سن پنج سالگی یا در پنجاه سالگی عاشق خواندن باشیم، این تجربه به بخش مهم و ارزشمندی از زندگی بسیاری از مردم تبدیل شده است. در اینجا هفت مورد از رایج ترین دلایل وجود دارد.
فواید مطالعه
خواندن به شما جرات می دهد که رشد کنید.
قبل از اینکه بتوانید بخوانید، باید یاد بگیرید که چگونه. باید خود را وادار کنید تا با خطوط بیمعنا و قلقلکهای بیمعنی تعامل کنید تا زمانی که به داستانها، شخصیتها و ایدهها تبدیل شوند. و هنگامی که بر کتاب های مصور تسلط پیدا کردید، به سمت رمان های کودکان پیش می روید. رمان های بدون عکس. ادبیات کلاسیک کتاب به زبان های خارجی. خواندن تمرینی برای استقامت است، که در آن مدام خود را به چالش میکشید تا بیشتر از آنچه با کتاب قبلیتان به دست آوردهاید، به دست آورید.
خواندن به شما امکان می دهد واقعیت های متعددی را تجربه کنید.
همه ما نقش منحصر به فردی در زندگی داریم. اما بسیاری از ما، حتی اگر از آن نقش راضی باشیم، اغلب به این فکر میکنیم که زندگی در مکانی متفاوت، کار در یک شغل متفاوت، یا حتی یک فرد کاملا متفاوت بودن چگونه خواهد بود. برای لحظات کوتاهی از زمان، کتاب ها ما را از محدودیت های واقعیت خود رها می کنند. آنها ما را فراتر از دنیای خود و به دنیای واقعی یا خیالی دیگران می برند. آنها کنجکاوی گریزان "چه می شود اگر؟" را ارضا می کنند.
خواندن دیدگاه شما را به چالش می کشد.
وقتی زندگی را از دید دیگران تجربه می کنید، با زوایای مختلفی در رایج ترین موقعیت های زندگی مواجه می شوید. نویسندگان با استعداد به طور طبیعی برای شخصیتهایشان همدلی ایجاد میکنند و همدلی با دیدگاههای متفاوت از دیدگاه شما میتواند احساس ناراحتی کند. به شدت ناراحت کننده است. در حالی که خواندن به این معنی نیست که شما با دیدگاه های مختلف موافق هستید، اما به شما فرصتی برای درک آنها می دهد.
خواندن به شما کمک می کند به خاطر بسپارید.
خواندن فقط کشف چیزهای جدید نیست. همچنین وسیله ای برای تأمل است. بسیاری از کتابشناسان میتوانند عشق خود به خواندن را به خاطرهای گرامی برمیگردانند، مانند خواندن یکی از والدین یا کشف اولین کتابی که دوست داشتهاند (وینی پو، دکتر سوس یا انید بلیتون، هر کسی؟). بازخوانی آن کتابهای مورد علاقه، یا خواندن مکانها، زمانها و افراد آشنا به ما کمک میکند تا جزئیات زندگی خود را به یاد بیاوریم. این به ما یادآوری می کند که ما کی هستیم، کجا هستیم و چگونه به اینجا آمده ایم.
خواندن به شما کمک می کند فراموش کنید.
فرار مزمن به هیچ وجه یک عادت سالم نیست، اما صد در صد مواقع تمرکز بر شرایط استرس زا زندگی نیز نیست. در دوزهای کوتاه، اجازه دادن به ذهن شما برای تمرکز بر چیزهایی غیر از چالش های شما می تواند بسیار مفید و حتی ضروری باشد. خواندن، مانند ورزش، جایگزینی ایمن، سالم و سازنده برای تفکر منفی است. این به ذهن شما مکانی امن برای استراحت می دهد تا زمانی که قدرت لازم برای غلبه بر موانع خود را به دست آورید.
خواندن یعنی نیازی نیست تنها باشید.
در طول زندگی خود، تحولات متعددی را تجربه خواهید کرد. تغییر مدرسه، شغل یا شهر ممکن است از شما بخواهد که روابط قدیمی را با روابط جدید جایگزین کنید، و گاهی اوقات تعدیل موفقیت آمیز سخت تر یا بیشتر از حد انتظار طول می کشد. چه از طریق راحتی یک کتاب مورد علاقه باشد و چه از طریق ارتباط عاطفی با شخصیت های مرتبط، در مواقعی که احساس می کنید تنها فردی که می توانید روی آن حساب کنید خودتان هستید، کتاب ها منبع پایداری از همراهی هستند.
خواندن زندگی می آورد.
اگر اهل کتاب هستید، به احتمال زیاد مطالعه را به عنوان یک فعالیت جوان کننده تجربه کرده اید که انرژی شما را تجدید می کند و خلق و خوی شما را بالا می برد. تعداد زیادی از دوستداران کتاب شهادت داده اند که خواندن به آنها هدف می دهد، به آنها کمک می کند تا در سختی ها پشتکار داشته باشند و بخش هایی از خودشان را که حتی نمی دانستند وجود دارند باز می کند. به دلایلی که در این مقاله و موارد دیگر ذکر شده است، خواندن باعث می شود احساس خوش بینانه، نفس نفس و سرسختی زنده بودن داشته باشیم.